قسم خورده ام

ساخت وبلاگ

برای خودم می نویسم ، بدانم
اگر چه کمی زهر دارد زبانم


قسم خورده ام حرف خود را بگویم
به هر قیمتی پای حرفم بمانم

برایم همین بس که آزاده باشم
قرارم همین بوده دلداده باشم

قرارم همین بوده جان را ببازم
که بادرد جان کندن خودبسازم

به جای می از زهر دنیا بنوشم
قرار است تنهایی ام را بپوشم

کمی درک کردم غم مولوی را
برای دلم گفته ام مثنوی را

خودم خواستم خنجر این وآن را
پذیرفته ام غصه های جهان را

خودم دیده ام کینه ی دشمنم را
دهان دره یِ زخمهای تنم را

هزاران خطر روبرویم نشسته
و بغضی درون ِ گلویم نشسته

کسی ریشه های دلم را بریده
جهان مثل من مرد تنها ندیده

که هرگز غم نان تباهم نکرده
و درماندگی روسیاهم نکرده

کماکان به دیوار خود تکیه دارم
به اندازه ی قامتم سایه دارم

که دارم غزل های تر می نویسم
نمی ترسم و از خطر می نویسم

برای خودم می نویسم ، بدانم
اگرچه کمی زهر دارد زبانم


قسم خورده ام حرف خود را بگویم
به هر قیمتی پای حرفم بمانم...

 

گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری)...
ما را در سایت گنجینه بختیاری(اشعاراکبرعسکری) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csousanaabad939 بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 20 اسفند 1397 ساعت: 21:07