یک نفرمیرسدازرا

سال‌ها میهن من تشنه باران مانده
بغض‌ها بر دل من بر دل ایران مانده
بک نفر می‌رسد از راه که خود باران است

همتی کن اگرت جرأت طوفان مانده
هاشمی نیست اگر، حُسن حَسن را داریم
آن بهاری است که در پشت زمستان مانده
سر به تیغیم ولی تن به تباهی ندهیم
این همانی است که از پیر جماران مانده
باز تکرار نکن سید خردادی ما
از تو صد خاطره در ذهن بهاران مانده
ما عقب گرد نداریم وخروشان چون رود
تابه دریا برسیم راه فراوان مانده
دست در دست بیا فرصت آبادانی است
بی من و توست که این خانه پریشان مانده
گرچه از یزد به کرمان، همه را رد کردند
راد مردی است که از سرخه سمنان مانده
بک نفر می‌رسد از راه که خود باران است

همتی کن اگرت جرأت طوفان مانده

اکبرعسکری